رقعه

رقعه زمانی زندگی خود را شروع کرد که صاحبش اولین ساعات از بیست و سومین بهار زندگی خود را پشت سر گذاشته است. رقعه آمده تا در کنار یکدیگر وارد مرحله ای جدید از زندگی شویم.
رقعه اهل تحرک است چون به این سخن استاد صفایی حایری اعتقاد دارد که «کفر متحرک به اسلام می رسد ولی اسلام راکد پدربزرگ کفر است ....»
رقعه در انتظار دیدن تمدن اسلامی و نابودی استکبار و صهیونیسم است. رقعه معتقد است در زمان غیبت حسین(ع)، اطاعت از مسلم واجب است.

اسلام سانتی مانتال!

سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ب.ظ

                     37110_307


اسلام واژه ای است که تمام جریان های سیاسی پس از انقلاب برای حیات سیاسی خود، خواه ناخواه از آن استفاده می کنند زیرا از مطالبات اساسی مردم در انقلاب احیای همین هویت مغفول بوده است. چنانکه در مطبوعات روزها و ماه های ابتدای انقلاب اسلامی تامل کنیم متوجه می شویم جریان های ملی گرا و لیبرال یا شبه مارکسیستی از به کار بردن صفت «اسلامی» برای انقلاب طفره می رفتند و همین امر باعث دوری جستن بدنه مذهبی از آن گروه ها و سپس انزوا و طرد آنها شد.
با تثبیت نظام جمهوری اسلامی، جریان های ملی گرا و لیبرال که با نظام فاصله داشتند برای ادامه حیات خود به استفاده از تعبیرهای مختلف از اسلام دست زدند تا به زعم خود بین هویت اسلامی ایرانی با افکار وارد شده از تمدن غرب پیوند برقرار کنند. البته این درخوش بینانه ترین حالت تصور می شود و در حالت بدبینانه می توان گفت به دنبال استحاله درونی نظام بوده اند که متاسفانه این تصور در کنار برخی عملکرد ها قوت می گیرد.
به عنوان مثال روزی بازرگان نوع حکومت را«جمهوری دموکراتیک اسلامی»پیشنهاد میدهد و روز دیگر سخنگوی حزب کارگزاران خودشان را «لیبرال دموکرات مسلمان» معرفی میکند و یا زمانی رییس دولت اصلاحات جامعه مدنی را همان مدینه النبی تفسیر میکند. البته این موارد تنها نمونه هایی از صحبت افراد شاخص است و با کمی جست و جو نمونه های بیشتری از این تفکر التقاطی آنها یافت می شود.
در تمام تعابیر بالا به نوعی سنجاق کردن افکار سیاسی انسان غربی با اندیشه سیاسی انسان مسلمان دیده می شود که به دلیل روحیه مقاومت فرهنگی ایرانیان کمتر توانسته بین توده های مردم جا باز کند و با کنار رفتن دولت های مدعی، آن افکار هم به حاشیه تاریخ رفته اند.
جریان های سیاسی منتسب به این تفکر با تجربه ی شکست خورده در پیوند دادن افکار اسلامی و غربی با یکدیگر، طرح جدیدی را برای حیات سیاسی خود و استحاله فکری نظام ایجاد کرده است. این جریان درصدد است تا با تفسیر به رای اسلام و همچنین عدم استفاده از تعابیر غربی به گونه ای ازاسلامی سانتی مانتال! صحبت کند تا کمترین تضاد را با فرهنگ ایرانی داشته باشد. در نتیجه واژه ای زیبا به نام «اسلام رحمانی» را وارد فضای سیاسی کشور کرده است.
به زعم آنها واژه «اسلام رحمانی» به دلیل ظاهری غلط انداز حساسیت کمتری را در پی دارد.(غافل از آنکه ولی ما خبر دارد!) در اسلام رحمانی همیشه صحبت از صلح و رحمت و دوست داشتن یکدیگر است و چون کلمه صلح به معنی آرامش و نفی خونریزی تداعی میشود در نگاه اول بسیار جذاب به نظر می رسد.
اما اسلام رحمانی عملا اشدا علی الکفار و تبری از دشمنان اسلام را از بین می برد و نسبت به ۱۵۰ آیه جهاد و شهادت بی اعتنا است. این اسلام به دنبال تفسیری سانتی مانتالی از اسلام و خالی از ظلم ستیزی و استکبارستیزی و حمایت از مظلوم است،اسلامی که ناتوان از تفسیر صلح حسنی و قیام حسینی است، اسلامی که در خدمت قلدرمسلکان و بی توجه به مستضعفین است و سر در آخور دنیازدگی خود، دوست و دشمن را یکی می پندارد.
اما نباید از این مهم غافل شد که طرح ریزی این اسلام زیر لحاف آمریکایی شکل گرفته است و در داخل کشور عده ای آن را بزک کنان تبلیغ می کنند. این نوع اسلام سانتی مانتال با دستور بوش به عنوان جنگ طلب ترین رییس جمهور آمریکا به عربستان دیکته شد و آیات جهاد و شهادت از کتب درسی عربستان سعودی حذف شد و آیات مربوط به صلح و رحمانیت پررنگ تر جلوه کرد تا بگوید اسلام ذاتا صلح طلب است! اما در حقیقت اسلام نه ذاتا «صلح طلب» است و نه ذاتا جنگ طلب. اسلام ذاتا « حق طلب» و «عدالت خواه» است ودر زمان مناسب با دشمنان خود به جنگ و پیکار می پردازد وبه مصلحت زمانی خود صلح را انتخاب می کند.
حقیقتا زمانی که اوباما و همچنین تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس می گویند: « اسلام دین صلح است» باید احساس خطر کرد و متوجه بود که نوعی جدیدی از اسلام آمریکایی در حال پرورش دادن است و به همین دلیل است که امام راحل هشدار داده بود که :« اگر امریکا و اسرائیل «لا اله الاّ اللّه‏» بگویند،ما قبول نداریم؛چرا که آنها می‏خواهند سرِ ما کلاه بگذارند.»
باید در این نکته تامل کرد که چطور همان افرادی که در جهان، با سینما و رسانه و کتب خود اسلام هراسی به راه انداخته اند دم از صلح طلب بودن اسلام می زنند؟ و چرا برخی مسیولان داخل کشور بر واژه اسلام رحمانی تاکید می کنند و از صلح تحمیلی امام حسن(ع) درس سازش می گیرند و در مقابل قیام حسینی را فراموش میکنند؟ امیدواریم تاریخ در برابر این افراد به عنوان دست های آمریکایی در داخل کشور قضاوت نکند.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۳۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی