رقعه

رقعه زمانی زندگی خود را شروع کرد که صاحبش اولین ساعات از بیست و سومین بهار زندگی خود را پشت سر گذاشته است. رقعه آمده تا در کنار یکدیگر وارد مرحله ای جدید از زندگی شویم.
رقعه اهل تحرک است چون به این سخن استاد صفایی حایری اعتقاد دارد که «کفر متحرک به اسلام می رسد ولی اسلام راکد پدربزرگ کفر است ....»
رقعه در انتظار دیدن تمدن اسلامی و نابودی استکبار و صهیونیسم است. رقعه معتقد است در زمان غیبت حسین(ع)، اطاعت از مسلم واجب است.

از نبرد نظامی تا نبرد اقتصادی

پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ب.ظ

هر روز صدای آژیرهای وضعیت قرمز... هر روز صدای شیون یک مادر و خواهر... هر ساعت سیاه پوش شدن یک کوی و برزن. هرچند روز یکبار فراخوان نیرو برای یک عملیات بزرگ. همه اینها در کنار کمبود غذا و دارو و در عین حال احتکار کردن اجناس توسط بعضی از خدا بی خبرها. یک دسته لباس رزم  می پوشیدند و با مین و میراژ دشمن دست و پنجه نرم می کردند، عده ای هم از آب گل آلود ماهی می گرفتند و قیمت ها را بالاتر می بردند، عده ای در عین فقر و نداری بیشترین قوطی های کنسرو وداروها را به جبهه ها می فرستادند و حتی بعضی که این را هم نداشتند یا در رخت شویخانه ها لباس رزمنده ها را می شستند و یا در خیاطی ها برایشان لباس می دوختند و یا عزیزتر از جان هایشان را به این نبرد نابرابر می فرستادند اما در همین حال عده ای برای خود کاسبی راه انداخته بودند و تبدیل به کاسبان جنگ گشتند. بعضی هم در داخل به دشمن گرا می دادند که کجا را بزند و نیرو و امکانات ایرانی ها چقدر است!


جنگ ۸ساله ای که بیش از دویست هزار شهید بر جاگذاشت، هشت سالی که شاید به جرات میتوان گفت نمی توان از جمعیت سی وچند میلیونی ایران به اندازه چند هزار نفر را پیدا کرد که به دلیل این مصیبت ها اشک از چشمانشان سرازیر نشده باشد. یعنی یک ملت سال ها در استرس و خطر از دست دادن خانه و کاشانه و همسر و فرزند. هشت سالی که هنوز شیمیایی ها و قطع نخاعی ها و دست و پا قطع شده و جانبازان آن را در آسایش گاه ها و کوچه هایمان می بینیم.

بیست وشش سال از جنگی که دو ابرقدرت جهان و کشورهای دوست آنها با ما می جنگیدند گذشته است و امروز نسل من که آن اتفاقات را در لابه لای کتاب های تاریخ جست و جو میکند به شیرمردان دیروزش افتخار میکند.

اما راستش را بخواهیم همه ی واقعیت جنگ را به ما نگفته اند. در فیلم ها و روایت های جنگ در مورد کم آوردن قسمتی از مردم در این امتحان و سنگ اندازی عده ای در این مسیرمقدس و سختی های معیشتی و خیانت های برخی مسیولین وقت نگفته اند. به ما نگفته اند که برخی بدون اینکه در جنگ گوشه ای از مشکلات را برداشته باشند مردم را دلسرد میکردند تا به جبهه ها نروند و یا به خاطر مشکلات وعوارض دفاع مقدس توان ادامه مسیر را از دست داده اند.

مردم دیروز با تمام دشمنی های دشمن و نامردی های برخی مسیولین و تبلیغات مزدوران بی جیره و مواجب دشمن در شهرهایشان امام خود را تنها نگذاشتند و نتیجه این شد که امروز ما به آنها افتخار میکنیم و سر تعظیم در مقابلشان فرود می آوریم چرا که مقاومت آنها باعث شده تا هیچ ابرقدرتکی خیال جنگ با ایران را در سر خود پرورش ندهد. برکسی پوشیده نیست که اگر آمریکا وصهیونیسم چنین قدرتی را داشتند لحظه ای از حمله به ایران اسلامی دریغ نمیکردند.

امروز هیچ کدام از زجر گرسنگی و کمبود ملت در دهه شصت و حتی از سواستفاده عده ای از فضای محاصره و جنگ نمیگوییم، هیچ کدام از فرضیه تسلیم شدن در برابر صدام نمیگوییم، هیچ کدام از قوت دشمن به لحاظ نظامی و اقتصادی و ضعف خودمان در ابتدایی ترین ابزارها چون سیم خاردار یا نداشتن موشک در مقابل ارتش صدام نمیگوییم چرا که با تمام ضعف هایی که بود به وعده الهی ایمان آوردیم و به پیروزی رسیدیم. آری ما در ازای سختی هایی که وجود داشت ارزشی بالاتر بدست آوردیم و آن چیزی نبود جز عزت و استقلال سیاسی و نظامی و امنیت کشورمان. به همین دلیل است که اکنون کسانی که راهی غیر این را در این برهه حساس پیمودند سرزنش میکنیم.


چه خوب است در جنگ و محاصره اقتصادی امروز هم از گفتمان مقاومت که امتحان خود را در طول دفاع مقدس به خوبی داده است استفاده کنیم. تصمیم بگیریم با تسلیم نشدن در مقابل دشمن و تلاش برای تقویت بنیه داخلی و عمل جهادی و تحمل برخی مشکلات و دور زدن موانع نشان دهیم که ایمان داشتن به وعده الهی و پیروی از دستور ولایت، همیشه و همه جا جواب گوی مشکلات می باشد. امید است قضاوت تاریخ از نسل ما چون قضاوت ما از پدرانمان عزت مندانه و افتخار آفرین باشد. وقت آن است که داخلی هایی که به دشمن گرا می دهند یا درصدد پهن کردن فرش قرمز برای مستکبرین هستند را بشناسیم.

جا دارد در این متن به سختی بی خبری خانواده ی رزمنده ها از فرزندانشان در زمان جنگ هم اشاره کنیم. ۱۷۵ غواص شهیدی که دست بسته زنده به گور شده اند برای ما پیام آورده اند که ما با دست بسته مقاومت کردیم شما با دست باز چه کردید.

باشد که شرمنده شهدا نشویم..

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی