مبارزه با داعش یا مبارزه با گفتمان مقاومت

مروری بر اهداف آمریکا در ادعای مبارزه باتروریسم داعش

قبل از بررسی ادعای آمریکا در مبارزه با داعش، باید بدانیم که داعش چگونه بوجود آمد. هرفردی میتواند به راحتی به این پرسش پاسخ دهد و برای رسیدن به جواب کافی است بداند که چه کشورهایی از وجود داعش سود می برند؟ و چه کشورهایی از آنها حمایت میکنند؟

تردیدی نیست کسانی که پروژه اسلام هراسی را در دست دارند و از تحولات منطقه که تحت عنوان بیداری اسلامی شناخته شده است هراس دارند با گروه داعش هم خوانی بیشتری دارند.

هیلاری کیلینتون وزیرخارجه آمریکا در کتاب خاطرات خود به نقش خود در ایجاد این گروه تروریستی اذعان کرده است که این خود نشان میدهد که ایالات متحده و بزرگترین و قوی ترین لابی در ساختارقدرت آمریکا یعنی صهیونیست نقش به سزایی در انعقاد نطفه این فرزند نامشروع غرب داشته است.

وجود سلاح های مخرب و پیشرفته در دست تروریست ها وتصویب بودجه برای حمایت از آنها در کشورهایی چون آمریکا، انگلیس، فرانسه و پشتیبانی های سیاسی اقتصادی عربستان و قطر و ترکیه واستفاده از دستگاه های مدرن چون اینترنت پرسرعت که در کشورهای منطقه کمیاب است نشان از طرحی غربی عربی در حمایت از تروریستم داعش دارد. اما آنچه مساله امروز را کمی برای افکار عمومی پیچیده میکند اعلام تشکیل ائتلاف ضدتروریسم توسط همین کشورهاست که در این مطلب به آن می پردازیم.

 

عملکرد آمریکا در قبال داعش در سوریه وعراق:

از سال 89 که دولت بشاراسد درگیر جنگ نیابتی ومبارزه با تروریسم شد آمریکا وکشورهای نفت خوار منطقه از گروه های معارض پشتیبانی رسمی کردند. پس از شکست های سهمگینی که تروریست ها و به طبع آن حامیان آنها از ارتش سوری خوردند وحتی بعدازاینکه مردم با اکثریت آرا، بشاراسد را برای ریاست انتخاب کردند باز این حمایت ها ادامه داشت. با ورود داعشی ها به عراق و فتوای جهادکفایی مرجعیت عراق بسیج دو میلیون نفری ظرف مدت کمی تشکیل شد که دل گرمی خوبی برای شکست تروریست ها را نوید داد. اما آمریکایی ها و مرتجعین منطقه از داعش به عنوان اهرم فشاری برای سقوط دولت مالکی استفاده کردند وتمام تلاش خود را انجام دادند تا دولت بعدی حداقل یک دولت ملی باشد نه یک دولت هماهنگ با علما و مرجعیت و جمهوری اسلامی ایران.  زیرا میدانستند وجود یک دولت انقلابی باعث اتحاد بیشتر مذاهب شیعه و سنی و همچنین کردهای عراق می شود ونتیجه انسجام ملی عراق چیزی جز شکست "طرح نطم نوین" درعراق نخواهد بود. اما پس از مشارکت 74درصدی عراق در انتخابات و رای بالا به اکثریت انقلابی و تشکیل دولت حیدرالعبادی آب سرد دیگری بر پیکره استکبارریخته شدو طرح صهیونیستی نظم نوین جهانی که چندسال قبل خانم رایس وعده آن را داده بود وعراق یکپارچه رابه صورت تجزیه شده به سه کشور کردستان عراق، عراق سنی نشین وعراق شیعه نشین میخواست به کما رفت.

 

جنگ زرگری یا جنگ با تروریسم:

میتوانیم درباره چرایی حمله آمریکا به داعش و تشکیل ائتلاف ضدتروریسم(بخوانید ائتلاف حامیان تروریست) به موارد ذیل اشاره کنیم:

1.در خطر قرار گرفتن منافع آمریکا در کردستان عراق:

آمریکا تروریسم را به دو دسته خوب و بد تقسیم کرده است. تروریسم خوب در جهت منافع آمریکا قدم بر می دارد اما تروریسم بد به منافع آمریکا حمله ور میشود. آمریکا تا قبل از حمله داعش به کردستان ونزدیک نشدن آنها در اربیل، به خواسته های دولت عراق برای مقابله با داعش پاسخ منفی میداد اما بلافاصله پس از آن دست به کار شد. پس تغییری در رفتار آمریکا نسبت به دولت مرکزی رخ نداده است بلکه منافع خودشان در کردستان عراق را در معرض تهدید دیدند.

درحالی که سوریه به طور نسبی از خطر تروریست ها دور شده و عراق در حال غلبه بر آنهاست آمریکا جیغ حقوق بشری میکشد و با دخالت های هدفمند خود ادعای حمایت از مظلومان را مطرح میکند. از دلایلی که آمریکا می گوید نیازی به همکاری با ایران در این مساله ندارد این است که واهمه نفوذ ایران در کردستان عراق را دارد درحالی که سال ها در آن منطقه سرمایه گذاری کرده تا بتواند با استفاده از اختلافات قومیتی منطقه کردستان را به صورت مانعی برای روابط ایران و عراق با سوریه و لبنان و فلسطین ایجاد کنند و ازین طریق محور مقاومت را تضعیف کنند.

2.تشکیل ائتلاف ضد تروریسم پوششی بر مساله فلسطین:

در جریان جنگ 51روزه و پیروزی فلسطینی ها افکارعمومی جهان از زیر گنبدآهنین رسانه های غربی خارج شد و مساله غصب سرزمین فلسطین اذهان را پرکرد. صهیونیست ها که امنیت هویتی حود را در معرض خطر دیدند مجبور شدند با تشکیل ائتلافی با هم پیمانان جهانی خود گفتمان اسلام هراسی و مبارزه با تروریسم اسلامی را تشکیل دهند تا بتوانند اذهان را بار دیگر به کنترل خود بیرون آورند و حاشیه امنی را برای خود ایجاد کنند. از طرفی هم ائتلافی که با نام ضدتروریسم تشکیل داده برد رسانه ای به خود خواهد گرفت و اقدامات و مداخلات آمریکا در عراق را به عنوان پلیس جهان مشروعیت می بخشند. هرچند که کشورهای دعوت شده در این ائتلاف با معیارهای دوگانه انتخاب شده اند و نبود کشورهای اصلی و تاثیر گذار منطقه ای چون ایران، سوریه و روسیه رسوایی چهره نفاق را بیشتر عیان می کند.

 

3. تضعیف داعش به جای نابودی آن:

شکی نیست که تضعیف محور مقاومت برای کشوری که سند امنیت ملی آن اصلی ترین هدف سیاست خارجی خود را حفظ امنیت اسرائیل میداند اقدامی با ارزش است پس نباید توقع داشت که آمریکا و هم پیمانان آن خواهان ازبین رفتن داعش باشند بلکه درصدند تا داعش را به عنوان یک چالش همیشگی برای عراق حفظ کنند و آن را در سوریه و لبنان به عنوان گروه های مخالف حکومت تقویت کنند.

 

این دخالت های هدفمند آمریکا در عراق، برای بعضی جریان ها ورسانه های داخلی کشورمان که نمی توانند مسائل فرعی را از اصلی شناسایی کنند و همواره خواب رابطه با امریکا را می بینند، فرصتی پدید آورده است تا چهره این شیطان بزرگ را بزک کنند و او را به عنوان دوست دار کشورهای اسلامی و همراه ایران برای مهار خطر تروریسم نشان دهند، اما مردم ما دست مستکبران خارجی و مزدوران بی جیره و مواجب داخلی را خوب خوانده اند.